کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها، باز از دوریت افتاده به کارم گره ها...
جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ق.ظ
مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد
دست و پای فلجی باز شفا می گیرد
با شفا از تو ، چه زیبا شده بیمار شدن
به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن...
با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام...
به سلیمان برسد از طرف مور سلام...
بشنوید...
۹۲/۱۲/۰۹
بر در، کسی آهسته کوبید
در را که صاحب خانه وا کرد
بوی خوشی در خانه پیچید
یک مرد نورانی زیبا
در پشت در لبخند می زد
لبخندهایش هر دلی را
با آسمان پیوند می زد
او گفت: اگر شفا بخواهید
من طبیب شمایم
من هشتمین خورشید دینم
یعنی: "علی بن موسی الرضا" یم