امام حسین علیه السلام با تأکید بر این باور وحیانی میفرماید:
«اِعْلَمُوا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللّهِ عَلَیکُمْ فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ اِلی غَیْرِکُمْ؛1 بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه میکنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محوّل خواهد شد.»
بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود میدهد:
«اَیُّما مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْما مِنَ الْمُسْلِمینَ اِلاّ اَعْطاهُ اللّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدّاما فی الجنَّةِ؛2 هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت به او عطا خواهد کرد.»
اساسا یکی از مهمترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهمالسلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز مینمودند. امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا میفرماید:
«وَاَجْرِ لِلنّاسِ عَلی یَدَیَّ الْخَیْرَ وَلاتَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ3؛ خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منّت گزاری ضایع مگردان.»
رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است. «قضاء حاجة المؤمن»، «خدمة المؤمن»، «الاهتمام بامور المسلمین»، «الطاف المؤمن و اکرامه» برخی از عناوین این ابواب است. در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این خصلت خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است. در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید میدهد:
«مَنْ نَفَّسَ کُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ عَنْهُ کُرَبَ الدُّنْیا وَالاخِرَةِ4؛ هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصههای دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود.]» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است. و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیتپذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند.
خاطر ناشاد را دلشاد کردن همّت است صید مرغان حرم کردن ندارد افتخار نان بریدن شیوه مردان والا نیست، نیست در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست
باغ آفت دیده را آباد کردن همت است طایری را از قفس آزاد کردن همت است نان برای نوع خود ایجاد کردن همت است روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است
در این نوشتار سعی شده که عمل مقدس خدمت رسانی در سیره و سخن شاخصترین الگوی خدمتگزاران، یعنی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بررسی شده و برخی از زیباترین رفتارها و گفتارهای آن خادم راستین امّت اسلام و جامعه بشری به خوانندگان بزرگوار عرضه شود؛ زیرا آن حضرت، پناه بیپناهان، دستگیر یتیمان و اسوه کامل خدمتگزاران است. حضرت مهدی علیهالسلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به آن بزرگوار میفرماید:
«کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ وَعِصْمَةَ الاَنامِ وَعِزَّ الاِسلامِ وَمَعْدِنَ الاَحْکامِ وَحَلیفَ الاَنْعامِ؛ [ای جدّ بزرگوار!] تو بهار یتیمان، حافظ وپناه مردم، مایه سرافرازی اسلام، کانون احکام و معارف الهی و هم پیمان بخشش و احسان بودی.»
آری امام حسین علیهالسلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز میکرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقهمندان خویش و بشر دوستان عالم عملاً آموزش میداد.
آداب خدمت رسانی
در سیره امام حسین علیهالسلام در زمینه خدمت رسانی نکات ظریفی وجود دارد که دقت بیشتر خادمان دلسوز را میطلبد. توجه به شخصیت و حیثیت افراد در امر خدمت رسانی از مهمترین ویژگیهایی است که شایان توجه میباشد؛ چرا که اگر در ضمن اجرای نیکی و احسان و کمک به ارباب رجوع به عزّت نفس و آبروی افراد بیتوجهی شود، نه تنها عمل خدمت رسانی نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود. دراین صورت امام حسین علیهالسلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز میکرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقهمندان خویش و بشر دوستان عالم عملاً آموزش میداد.
شیرینترین ثمره خدمت به تلخترین خاطرهها تبدیل خواهد شد؛ به همین جهت، حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به این نکته لطیف توجه خاصی داشت و در مواجهه با نیازمندان این شیوه را رعایت میکرد. دو نمونه از رفتار آن حضرت را در این زمینه با هم میخوانیم:
1. روزی شخصی از انصار برای حلّ مشکل خود به پیشگاه آن بزرگوار آمد. او هنوز لب به سخن نگشوده بود که امام علیهالسلام از چهره نگران و سیمای گرفته او، دردها و رنجهای درونیاش را دریافت و به وی فرمود:
«یا اَخَا الاَنصار صُنْ وَجْهَکَ عَنْ بِذْلَةِ الْمَسْأَلَةِ وَارْفَعْ حاجَتَکَ فی رُقْعَةٍ فَاِنّی آتٍ فیها ما سارَّکَ اِنْشاءاللّهِ؛ ای برادر انصاری، خواستهات را به صورت شفاهی مطرح نکن. خواسته خود را در کاغذی بنویس تا انشاءاللّه من با انجام دادن آن، موجبات خوشحالی تو را فراهم آورم.»
او نیز در نامهای چنین نوشت:
«یااباعبداللّه، من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و او مرا تحت فشار قرار داده، با او صحبت کن تا به من مهلت دهد.»
امام نامهاش را مطالعه کرده و سپس به درون منزل رفت و کیسهای حاوی هزار دینار آورد و به مرد انصاری داد و به او فرمود:
«پانصد دینار آن را به طلبکار خود پرداخت کن و بابقیّه این پول به زندگیات سامان ده.»
و در ادامه افزود:
«وَلاترْفَعْ حاجَتَکَ اِلاّ الی اَحَدِ ثَلاثةٍ: الی ذی دینٍ، اَوْ مُرُوَّةٍ، اَوْ حَسَبٍ، فَاَمّا ذُوالدّینِ فَیَصُونُ دینَهُ وَاَمّا ذوُالْمُرُوَّةِ فَاِنَّهُ یَسْتَحْیی لِمُروَّتِهِ وَاَمّا ذوالْحَسَبِ فَیَعْلَمُ اَنَّکَ لَمْ تُکْرِمْ وَجْهَکَ اَنْ تَبْذُلَهُ لَهُ فی حاجَتِکَ فَهُوَ یَصُونُ وَجْهَکَ اَنْ یَرُدَّکَ بِغَیْرِ قَضاءِ حاجَتِکَ5؛ [ای برادر، اگر روزی گرفتار شدی] مشکل خود را به جز برای سه کس اظهار نکن:
1. افراد دیندار؛ 2. جوانمرد؛ 3. انسانهایی که شرافت خانوادگی دارند.
دیندار برای حفظ دین خود [به تو یاری میرساند] و جوانمرد به سبب مردانگی خود حیا میکند [و به کارت رسیدگی میکند] و فرد اصیل و شریف نیز میداند که تو با رفتن نزد او از آبرویت مایه گذاشتهای و برای انجام دادن خواستهات کوشیده، آبرو و شخصیت تو را حفظ میکند.»
2. روزی مردی بینوا که بر اثر فشار زندگی جانش به لب رسیده و دستش از همه جا کوتاه شده بود به امید رسیدن به نوایی به مدینه آمد. او در آنجا از کریمترین و سخیترین فرد سؤال کرد.
به او گفته شد: حسین بن علی علیهالسلام شریفترین و سخیترین فرد مدینه است. مرد بینوا در جستجوی آن امام بزرگوار به مسجد آمد و حضرت را در حال نماز دید. او در همان جا با خواندن ابیاتی خواستهاش را مطرح نمود:
«لَمْ یَخِبْ الانَ مَنْ رَجاکَ وَ مَنْ حَرَّکَ مِنْ دوُنِ بابِکَ الْحَلَقَة»
«تا به حال ناامید و مأیوس نشده هر کسی که به تو امید بسته و درب خانهات را کوبیده است.»
«اَنْتَ جَوادٌ وَاَنْتَ مُعْتَمَدٌ اَبُوکَ قَدْ کانَ قاتِلُ الْفَسَقَةِ»
«تو بخشندهای و تو مورد اعتمادی و پدرت نابود کننده افراد فاسق و تبهکار بود.»
امام حسین علیهالسلام بعد از شنیدن سخنان وی رو به قنبر کرد و فرمود:
«آیا از مال حجاز چیزی بجای مانده است؟» قنبر گفت: «بلی، چهار هزار دینار داریم.» امام فرمود: «قنبر! آنها را حاضر کن که این شخص در مصرف آنها از ما سزاوارتر و نیازمندتر است.»
سپس امام به منزل رفت و ردای خود را ـ که از برد یمانی بود ـ از تن در آورد و دینارها را در آن پیچید و از لای در به آن مرد نیازمند داد و اشعار او را نیز با ابیاتی چنین پاسخ فرمود:
«خُذْها فَانّی اِلَیْکَ مُعْتَذِرٌ وَاعْلَمْ بِاَنّی عَلَیْکَ ذُوشَفَقَةٍ»
«اینها را از من قبول کن، من از تو عذر میخواهم و بدان که من برای تو مهربان هستم.»
«لَوْ کانَ فی سَیْرِنَا الْغَداةُ عَصا اَمْسَتْ سَمانا عَلَیْکَ مُنْدَفِعَة» «اگر امروز قدرت و حکومتی داشتیم و دست ما بازتر بود، مطمئنا آسمان جود و رحمت ما بر تو ریزش میکرد.»
«لکِنَّ رَیْبَ الزَّمانِ ذُوغَیرٍ وَالْکَفُّ مِنّی قَلیلَةُ النَّفَقَةِ»
«ولی حوادث روزگار در حال دگرگونی و تغییر است و بخشش من اندک شده است.»
مرد نیازمند هدایای امام را از لای در گرفت و گریست. امام پرسید: «آیا عطای ما را کم شمردی؟» گفت: «نه، هرگز بلکه به این نکته میاندیشم که این دستان پرمهر و با سخاوت چگونه در زیر خاک پنهان خواهد شد6!!»
رفتار دل پذیر
حضرت حسین بن علی علیه السلام برای توسعه امر خدمت رسانی در جامعه، مردم را از آثار این امر مقدس آگاه کرده، می فرماید:
فمن تعجل لاخیه خیرا وجده اذا قدم علیه غدا ومن اراد الله تبارک وتعالی بالصنیعة الی اخیه کافاه بها فی وقت حاجته وصرف عنه من بلاء الدنیا ما هو اکثر منه ومن نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والآخرة/ کشف الغمه، ج 2، ص 29 و 30
هر کس برای نیکی [و خدمت رسانی] به برادر خود بشتابد فردا نتیجه آن را خواهد دید و کسی که برای خدا به برادر دینی خود یاری نماید خداوند او را به هنگام نیازمندی یاری خواهد کرد و بیشتر از آن او را از بلاها و گرفتاریها دور خواهد ساخت و آن کسی که اندوه و غم را از دل مؤمنی بر طرف نماید، خداوند متعال غم و غصه های دنیا و آخرت [او] را برطرف خواهد نمود .
قال الامام علی - علیه
امام علی - علیه السلام - فرمود:
برطرف کردن نیازهای مردم پایدار نیست مگر به سه چیز:
1- کوچک شمردن خدمت تا خدا آن را بزرگ نماید؛
2- پنهان داشتن آن تا خدا آن را آشکار کند؛
3- شتاب در برآوردن نیاز حاجتمند تا مسرت بخش باشد.
گرچه تمام عمر علی بن ابی طالب علیه السلام ، در خدمت رسانی به مردم، از قبیل ارشادآن ها به صراط
مستقیم و تلاش برای حل مشکلات مادی و معنوی آن ها سپری شد، اما داستان تلاش های آن
حضرت، در راستای محرومیت زدایی از افراد جامعه، شنیدنی تر است. به اتفاق همه
تاریخ نویسان، علی علیه السلام ، تنهابخش کوچکی از درآمدهای خود را در زندگی شخصی اش مصرف
می کردند و بقیه را به نیازمندان می بخشیدند. گفته شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله ، زمینی از انفال را
در اختیار علی علیه السلام قرار دادند. آن حضرت در آن جا قناتی حفر کرد که آب فراوانی ازآن جاری شد.
امام علیه السلام ، نام آن جا را به همین مناسبت «یَنْبُع» گذاشت. آب فراوان این قنات، موجب شادی و
روشنی چشم اهالی شد. وقتی یکی از اهالی به آن حضرت تبریک گفت، حضرت علی علیه السلام در
پاسخ وی فرمود: «این قنات وقف زایران خانه خدا و رهگذرانی است که از این جا عبور می کنند.
کسی حق فروش آن را ندارد و فرزندانم هم هرگز آن را به میراث نخواهند برد...».صدقه های جاریه
بر اساس روایت های مستند، علی بن ابی طالب علیه السلام در مسیر مکّه و مدینه، چاه های زیادی حفر
کرده اند تا رهگذران و نیازمندان، از آب چاه ها هر طوری که صلاح می دانند، بهره مند شوند. گفته
شده، روزی امام علی علیه السلام در یکی از نخلستان ها مشغول کندن چاه بودند، ظهر که شد، آن حضرت
برای به جای آوردن نماز، از چاه بیرون آمدند و پس از خواندن نماز و خوردن مختصری غذا،
دوباره درون چاه رفته، مشغول کندن آن شدند. ناگهان، کلنگ حضرت به سنگی برخورد کرد که
آب از زیرآن فوران کرد؛ به گونه ای که تمام بدن و لباس های امام علیه السلام گِل آلود شد و حضرت، از
شدت جریان آب، نتوانست به کندن ادامه دهد؛ پس ناگزیر به خروج از چاه شد. وقتی از چاه
بیرون آمد، اولین کارش این بود که، قلم و دوات خواست و همان ساعت، آن چاه را به عنوان
صدقه برای استفاده افراد نیازمند و مستمند وقف کرد تا آن ها، بخشی از نیازمندی هایشان را از
راه استفاده از آب آن چاه برطرف سازند. یکی از صفت های بسیار والای حضرت علی علیه السلام ، مقدم داشتن دیگران بر خویشتن بود. همواره
در تامین نیازمندی ها، دیگران را بر خود و خانواده اش ترجیح می داد. نقل است، آن حضرت،
شبی را برای آبْ یاری نخلستان فردی اجیر شد تا در برابرآن، مقداری غله از صاحب نخلستان، به
عنوان مزد، دریافت کند. آن شب را تا صبح به کار آب یاری نخل ها گذراند و صبح، آن مقدار غله
را که از صاحب باغ گرفت، سه قسمت کرد؛ یک قسمت آن را آرد ساخت تا با آن، نان برای خود و
خانواده اش تهیه کند همین که نان آماده شد، مسکینی از راه رسیدو تقاضای غذا کرد. حضرت،
نان ها را به او داد، آن گاه، با قسمت دوم همان غله ها، دوباره نان پخت؛ این بار هم یتیمی آمد و از
امام علیه السلام کمک خواست که حضرت، نان ها را به او بخشید و از باقی مانده آرد، نان تهیه کرد که در
این هنگام، اسیری از ایشان تقاضای غذا کرد و حضرت با کمال میل، این نان را هم به اسیر داد و آن
روز را هم خود و هم خانواده اش، بی غذا سپری کردند...».وقف بر مستمندان
ایثار به نیازمندان
قرآن کریم در زمینه تعاون و کمک دادن و خدمت کردن به یکدیگر میفرماید :
" « لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل
المشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله و الیوم الاخر و الملائکة و
الکتاب و النبیین و اتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و
ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب »". سوره بقره ، آیه . 177
نیکوکاری به این نیست که روی خود را به
شرق و غرب بچرخانید ، بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روز آخرت و فرشتگان
و کتاب الهی و انبیا ایمان داشته باشد و در راه دوستی خدا مالش را به
نزدیکان و یتیمان و درراه ماندگان و درخواست کنندگان و بردگان انفاق کند.