یامَن اِسمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شَفاء...

یامَن اِسمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شَفاء...

یامَن اِسمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شَفاء...
دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟
من معتقدم که اندر آن سرّی هست
یک دست به کار خویشتن پردازی
بادست دگر ز بی کسان گیری دست...

مؤسسه خیریه شفاگستر کوثر در تاریخ 1392/03/18 تحت شماره 1380 و شناسه ملی 10590043253 در اداره ثبت اسناد و املاک کشور به ثبت رسیده است... ایمیل ارتباطی ما... shafa.kosar@chapar.in
شماره سامانه پیامکی مؤسسه:
10002536628839
شماره حساب های رسمی مؤسسه خیریه شفاگستر کوثر آماده دریافت کمک های نقدی خیرین محترم می باشد.
حساب جاری طلایی بانک سپه :
1158800119011
عابر بانک سپه :
1158301249212
شماره کارت سپه:
5892101105510131
شماره حساب جام:
4824426919
حساب کوتاه مدت ملت:
4820079816
شماره ملت کارت :
6104337997546930

*نشانی دفتر مؤسسه خیریه شفاگستر کوثر
قم خیابان هفتم تیر
خیابان پرستار
مسجد حضرت زینب کبری سلام الله علیها


*نکاتی در باره ی مؤسسه خیریه شفاگستر کوثر:
ـ فعالیتهای مؤسسه محدودیت زمانی و مکانی ندارد.
ـ عضویت یک ساله است و در صورت درخواست عضو پس از یک سال تمدید خواهد شد.
ـ پرداخت حق عضویت از طرف عضو میتواند یکجا در آغاز عضویت و یا هر ماه پرداخت شود.
ـ حق عضویت هر عضو در یک ماه حداقل صد هزار ریال است.
ـ نحوة پرداخت حق عضویت از طرف عضو به صورت نقدی به رابط معرفی شده به وی میباشد و یا واریز به حساب مؤسسه میباشد..
ـ هر عضو میتواند نسبت به عضوگیری با هماهنگی رابطین اقدام کند.
ـ هر عضو میتواند نسبت به معرفی بیماران نیازمند اقدام کند.
ـ درباره بیماران نیازمند معرفی شده، پس از بررسی و تحقیق با حفظ کرامت وی، کمک هزینه پرداخت میشود
ـ سقف پرداخت کمک به بیماران نیازمند حداکثر ده میلیون ریال است.
ـ کمکها به بیماران نیازمند شامل؛ ویزیت پزشک، هزینه های آزمایشات، دارو، معالجات و ...
(در صورت وجود خیّر و بانی خاص و درخواست وی مبنی بر ارائه کمک نقدی و جنسی و جهزیه به نیازمندان، اقدام خواهد شد)
ـ پیشنهادات و نظرات سازنده هریک از اعضاء موجب پویایی مؤسسه خواهد بود.

۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلانه» ثبت شده است

کمک به مستمندان

بخشش و کرم، از ویژگی های خاندان رسالت است. آن ها همواره با ایثار دارایی ها و امکاناتی که در اختیار داشته اند، گره گشای مشکل های مردم بوده اند. گفته اند: وقتی در روز عاشورا، پس از شهادت امام حسین بن علی علیه السلام ، حاضران، در پشتِ بدن آن حضرت اثر زخم کهنه ای را دیدند، از امام زین العابدین علیه السلام پرسیدند: این زخم برای چیست؟ حضرت فرمود: این زخم، اثر آن انبان های نانی است که پدرم در دل شب، بر دوش خویش می گذاشته و آن ها را به خانه های یتیمان و بی کسان نیازمند، می بردند. هم چنین ابن شهرآشوب، در کتاب مناقب گفته است که شخصی وارد شهر مدینه شد و از مردم پرسید: بخشنده ترین مرد این شهر کیست؟ او را به امام حسین علیه السلام راهنمایی کردند. آن شخص، در پی آن حضرت وارد مسجد شد و او را در حال نماز دید و ضمن خواندن اشعاری، نیاز خود را به حضرت بیان کرد. امام علیه السلام نمازش که به پایان رسید، به قنبر فرمود: چهار هزار دینار پول که در خانه داریم، حاضر کن؛ آن گاه همه آن پول را در جامه ای پیچیده و آن را ازشکاف درب خانه به آن عرب نیازمند بخشید و فرمود: اگر این مقدار هم کم است، برما ببخشایید.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۲۳
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

آخرین وصایای حضرت علی (علیه السلام) خدا را، خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى ‌سرپرست بمانند...

آغاز مرحله سوم کمک های "مؤسسه خیریه شفاگستر کوثر" به خانواده های ایتام،

بیماران و مستمندان در ماه مبارک رمضان، پس از دو مرحله اهدا سبد های غذایی، در مرحله سوم،

یک هزار بسته افطاری غذای گرم میان مددجویان توزیع شد.















۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۱
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

وصیت‌هاى حضرت علی علیه السلام در آخرین لحظات به امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم؛

این آن چیزى است که على بن ابى طالب وصیت مى ‌کند. على به وحدانیت و یگانگى خدا شهادت مى ‌دهد، و اقرار مى ‌کند که محمد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند ولو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و براى خداست، شریکى براى او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم. اى پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش مى ‌کنم:

 هرگز تقواى الهى را از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.

همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که مى ‌فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو و نابود مى‌کند فساد و اختلاف است ولاحَولَ ولاقُوَّة إلّابِاللَّهِ العلیّ العظیم.

«ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‌کند.

خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بى ‌سرپرست بمانند.



خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوش‌رفتارى کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم مى ‌خواهد آن‌ها را در ارث شریک کند.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشى گیرند!

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالى بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپرى است براى آتش جهنم.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهى نکنید.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهى را خاموش مى ‌کند.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آن‌ها را در زندگى خود شریک کنید.

از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله درباره این‌ها بود. على علیه السلام مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کارى که رضاى خدا در آن است در انجام آن بکوشید.

با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید همان طورى که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.

امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعاى آن‌ها مستجاب نخواهد شد.

بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکى کنید از کناره‌ گیرى از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى‌شود بپرهیزید:

«تعاونوا على البرّ والتقوى...».

از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوااللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُالعِقاب».

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع مى ‌کنم و شما را به خداى بزرگ مى‌سپارم و سلام و رحمتش را بر شما مى‌‌خوانم. در آخر این وصیت در کافى آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته مى‌گفت: «لاإله إلاّاللَّه» تا وقتى که روح مقدسش به ملکوت اعلى پیوست.

در نهج البلاغه است که در پایان وصیت، امام علیه السلام فرزندان خود را مخاطب ساخت و به آن‌ها فرمود: «یا بنی عَبدُالمطّلب لایَلفِینَّکُم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون. قُتِلَ أمیرُالمؤمنین! ألا لایَقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِ فَاضربوهُ ضَربَةً، لایُمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه صلی الله علیه و آله یَقول. إیّاکُم والمُثلة ولو بِالکلْبِ العَقور؛ اى فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که در خون مسلمانان فروروید و دست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنین کشته شده و بدانید که در برابر من جز کشنده من کسى نباید کشته شود، نگاه کنید چون من از ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا شنیدم که مى فرمود: "از مُثله‌کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده و هار باشد"».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۳
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

خاطره ای شنیدنی از استاد شفیعی کدکنی :
 چند روزی به آمدن عید مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثراً به شهرها و شهرستان های خودشان رفته و یا گرفتار کارهای عید بودند؛ اما استاد بدون هیچ تاخیری سر کلاس آمد و شروع به درس دادن کرد ...
بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از شاگردان خیلی آرام گفت:
«استاد آخر سال است؛ دیگر بس است!».
استاد هم دستی به سر خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را روی میز می گذاشت، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت.
استاد 50 ساله‌ با آن کت قهوه‌ای سوخته‌ که به تن داشت، گفت:
«حالا که تونستید من را از درس دادن بیاندازید، بگذارید خاطره ای را برایتان تعریف کنم:
من حدوداً 21 یا 22 ساله بودم، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند، با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت آنها را می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم؛ کاری که هیچ وقت اجازه به خود ندادم با پدرم بکنم! اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام، بو می کردم و در آخر بر لبانم می گذاشتم.
استاد اکنون قدری با بغض کلماتش را جمله می کند:
نمی دانم شما شاگردان هم به این پی برده اید که هر پدر و مادری بوی خاصّ خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دلتنگش می شدم از چادر کهنه سفیدی که گل های قرمز ریز روی آن نقش بسته بود حس می کردم، چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می کشیدم...
اما نسبت به پدرم؛ مثل تمام پدرها؛ هیچ وقت اجازه ابراز احساسات پیدا نکردم؛ جز یک بار، آن هم نه به صورت مستقیم.
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
استاد حالا خودش هم گریه می کند...
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد، می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!... اما پدر گفت: خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما...
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم، دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود، کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم، روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قد که هر کدام به راحتی، با لفظ "عمو" و "دایی" خطابم می کردند.
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛ رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود، که خودم رفتم از او گرفتم؛ اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ شنیده ای که خدا 10 برابر عمل نیکوکاران، به آن ها پاداش می دهد؟!
(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها – قرآن کریم، سوره انعام، آیه160)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱
موسسه خیریه شفاگستر کوثر
توصیه‌های زیادی درباره انفاق از بزگان دین شده است که به صورتی که خود حضرت حق انفاق یک درهم در راه خویش را مانند دانه‌ای می‌خواند که با کِشته شدن، به هفت خوشه و هر خوشه به صد دانه تبدیل می‌شود:"مثل الّذین ینفقون أموالهم فی سبیل الله کمثل حبّة أنبتت سبع سنابل فی کلّ سنبلة مائة حبّةٍ".(سوره‌‌ بقره، آیه‌‌ 261) سپس این هفتصد را دو برابر می‌کند که: "والله یضاعف لمن یشاء"(سوره‌‌ بقره، آیه‌‌ 261) و با بیان وسعت فضل و گستره‌ی‌ علم خدا، راه را برای هزاران برابر دیگر نیز، باز می‌گذارد: "والله واسع علیمٌ."(سوره‌‌ بقره، آیه‌‌ 261) از سوی دیگر حضرات معصومین احادیث و روایات متعددی برای این موضوع دارند در روایتى از امام باقر ع می ‏خوانیم: محبوبترین اعمال نزد خدا این است که قلب مؤمن نیازمندى را مسرور کند، به اینکه او را سیر کرده، یا بدهى او را ادا کند.
 در حدیثى از رسول اللَّه ص آمده است: از ایمان حسن خلق و اطعام طعام و ریختن خون (قربانى کردن در راه خدا) است در حدیث دیگرى از امام صادق ع آمده است که فرمود: من چیزى را معادل دیدار مؤمن نمی‏بینم، جز اطعام کردن او، و هر کس مؤمنى را اطعام کند بر خدا است که او را از طعام جنت اطعام نماید در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم ص آمده است که مردى مهار مرکب حضرت را گرفت و عرض کرد اى رسول خدا! چه عملى از همه اعمال برتر است؟ فرمود: غذا دادن به مردم و خوش زبان بودن و سرانجام در حدیثى از رسول خدا ص میخوانیم: کسى که خانواده‏‌اى از مسلمین را یک شبانه روز پذیرایى کند خداوند گناهانش را می‌بخشد

خواجه عبدالله انصاری در عبارتی بسیار زیبا درباره انفاق اینگونه می‌گوید:
 بدانکه، نماز زیاده خواندن،
 کار پیرزنان است و روزه فــزون داشتن،
صرفه ی نان است و حـــج نمودن،
تماشای جهان است اما نان دادن،
کــار مردان اســت...


علاوه بر مواردی که ذکر شد آثار انفاق در ماه مبارک رمضان به مراتب بالاتر و فزونی آن بیشتر است.  "موسسه خیریه  شفاگستر کوثر " به پیروی از مولا و مقتدای شیعیان همچون سنوات گذشته  با هدف این که همه بتوانند از یک افطاری یا وعده‌ای قضای هر چند ناچیز و ساده برخوردار باشند در صدد دریافت کمک های خیرین و رساندن به نیازمندان است.

جهت همراهی با شماره 09122531889 ارتباط بگیرد

منبع احادیث: تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 88


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۳
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

رسول خدا (ص) در بخشی از خطبه شعبانیه در فضیلت انفاق در راه خدا و اطعام و افطار روزه‌داران در ماه رمضان می‌فرمایند:

«أَیُّهَا النَّاسُ! مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ‌الله عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ؛ ای مردم کسی که در این ماه روزه‌دار مؤمنی را افطاری دهد، نزد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده و آمرزش نسبت به گناهان گذشته‌اش را دارد»


.

 

همچنین حضرت در پاسخ کسانی که به خاطر فقر و نداری و عدم توانایی بر اطعام روزه‌داران نگران بودند که از چنین پاداش‌هایی محروم باشند، فرمود: «اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ، اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء؛ از آتش جهنم پروا کنید ولو با افطاری دادن به مقدار یک خرما، از آتش جهنم بپرهیزید و لو با افطاری دادن به مقدار یک جرعه آب».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۴
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم‏السلام خدمت به مردم و نیازمندان جامعه است. از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم‏السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حدّ و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏ های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند؛ گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد.

امام حسین علیه ‏السلام با تأکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:

«اِعْلَمُوا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللّه‏ِ عَلَیکُمْ فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ اِلی غَیْرِکُمْ؛1 بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محوّل خواهد شد.»

بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی ‏الله ‏علیه‏ و‏آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:

«اَیُّما مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْما مِنَ الْمُسْلِمینَ اِلاّ اَعْطاهُ اللّه‏ُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدّاما فی الجنَّةِ؛2 هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت به او عطا خواهد کرد.»

اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم‏السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند. امام سجاد علیه‏السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:

«وَاَجْرِ لِلنّاسِ عَلی یَدَیَّ الْخَیْرَ وَلاتَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ3؛ خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منّت گزاری ضایع مگردان.»

رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است. «قضاء حاجة المؤمن»، «خدمة المؤمن»، «الاهتمام بامور المسلمین»، «الطاف المؤمن و اکرامه» برخی از عناوین این ابواب است. در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این خصلت خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است. در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‏دهد:

«مَنْ نَفَّسَ کُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللّه‏ُ عَنْهُ کُرَبَ الدُّنْیا وَالاخِرَةِ4؛ هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود.]» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است. و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیت‏پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند.


  • خاطر ناشاد را دلشاد کردن همّت است صید مرغان حرم کردن ندارد افتخار نان بریدن شیوه مردان والا نیست، نیست در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست

  • باغ آفت دیده را آباد کردن همت است طایری را از قفس آزاد کردن همت است نان برای نوع خود ایجاد کردن همت است روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است

در این نوشتار سعی شده که عمل مقدس خدمت رسانی در سیره و سخن شاخص‏ترین الگوی خدمتگزاران، یعنی حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام بررسی شده و برخی از زیباترین رفتارها و گفتارهای آن خادم راستین امّت اسلام و جامعه بشری به خوانندگان بزرگوار عرضه شود؛ زیرا آن حضرت، پناه بی‏پناهان، دستگیر یتیمان و اسوه کامل خدمتگزاران است. حضرت مهدی علیه‏السلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به آن بزرگوار می‏فرماید:

«کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ وَعِصْمَةَ الاَنامِ وَعِزَّ الاِسلامِ وَمَعْدِنَ الاَحْکامِ وَحَلیفَ الاَنْعامِ؛ [ای جدّ بزرگوار!] تو بهار یتیمان، حافظ وپناه مردم، مایه سرافرازی اسلام، کانون احکام و معارف الهی و هم پیمان بخشش و احسان بودی.»

آری امام حسین علیه‏السلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز می‏کرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقه‏مندان خویش و بشر دوستان عالم عملاً آموزش می‏داد.

آداب خدمت رسانی

در سیره امام حسین علیه‏السلام در زمینه خدمت رسانی نکات ظریفی وجود دارد که دقت بیشتر خادمان دلسوز را می‏طلبد. توجه به شخصیت و حیثیت افراد در امر خدمت رسانی از مهم‏ترین ویژگیهایی است که شایان توجه می‏باشد؛ چرا که اگر در ضمن اجرای نیکی و احسان و کمک به ارباب رجوع به عزّت نفس و آبروی افراد بی‏توجهی شود، نه تنها عمل خدمت رسانی نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود. دراین صورت امام حسین علیه‏السلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز می‏کرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقه‏مندان خویش و بشر دوستان عالم عملاً آموزش می‏داد.

شیرین‏ترین ثمره خدمت به تلخ‏ترین خاطره‏ها تبدیل خواهد شد؛ به همین جهت، حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام به این نکته لطیف توجه خاصی داشت و در مواجهه با نیازمندان این شیوه را رعایت می‏کرد. دو نمونه از رفتار آن حضرت را در این زمینه با هم می‏خوانیم:

1. روزی شخصی از انصار برای حلّ مشکل خود به پیشگاه آن بزرگوار آمد. او هنوز لب به سخن نگشوده بود که امام علیه‏السلام از چهره نگران و سیمای گرفته او، دردها و رنجهای درونی‏اش را دریافت و به وی فرمود:

«یا اَخَا الاَنصار صُنْ وَجْهَکَ عَنْ بِذْلَةِ الْمَسْأَلَةِ وَارْفَعْ حاجَتَکَ فی رُقْعَةٍ فَاِنّی آتٍ فیها ما سارَّکَ اِنْشاءاللّه‏ِ؛ ای برادر انصاری، خواسته‏ات را به صورت شفاهی مطرح نکن. خواسته خود را در کاغذی بنویس تا انشاءاللّه‏ من با انجام دادن آن، موجبات خوشحالی تو را فراهم آورم.»

او نیز در نامه‏ای چنین نوشت:

«یااباعبداللّه‏، من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و او مرا تحت فشار قرار داده، با او صحبت کن تا به من مهلت دهد.»

امام نامه‏اش را مطالعه کرده و سپس به درون منزل رفت و کیسه‏ای حاوی هزار دینار آورد و به مرد انصاری داد و به او فرمود:

«پانصد دینار آن را به طلبکار خود پرداخت کن و بابقیّه این پول به زندگی‏ات سامان ده.»

و در ادامه افزود:

«وَلاترْفَعْ حاجَتَکَ اِلاّ الی اَحَدِ ثَلاثةٍ: الی ذی دینٍ، اَوْ مُرُوَّةٍ، اَوْ حَسَبٍ، فَاَمّا ذُوالدّینِ فَیَصُونُ دینَهُ وَاَمّا ذوُالْمُرُوَّةِ فَاِنَّهُ یَسْتَحْیی لِمُروَّتِهِ وَاَمّا ذوالْحَسَبِ فَیَعْلَمُ اَنَّکَ لَمْ تُکْرِمْ وَجْهَکَ اَنْ تَبْذُلَهُ لَهُ فی حاجَتِکَ فَهُوَ یَصُونُ وَجْهَکَ اَنْ یَرُدَّکَ بِغَیْرِ قَضاءِ حاجَتِکَ5؛ [ای برادر، اگر روزی گرفتار شدی] مشکل خود را به جز برای سه کس اظهار نکن:

1. افراد دیندار؛ 2. جوانمرد؛ 3. انسانهایی که شرافت خانوادگی دارند.

دیندار برای حفظ دین خود [به تو یاری می‏رساند] و جوانمرد به سبب مردانگی خود حیا می‏کند [و به کارت رسیدگی می‏کند] و فرد اصیل و شریف نیز می‏داند که تو با رفتن نزد او از آبرویت مایه گذاشته‏ای و برای انجام دادن خواسته‏ات کوشیده، آبرو و شخصیت تو را حفظ می‏کند.»

2. روزی مردی بینوا که بر اثر فشار زندگی جانش به لب رسیده و دستش از همه جا کوتاه شده بود به امید رسیدن به نوایی به مدینه آمد. او در آنجا از کریم‏ترین و سخی‏ترین فرد سؤال کرد.

به او گفته شد: حسین بن علی علیه‏السلام شریف‏ترین و سخی‏ترین فرد مدینه است. مرد بینوا در جستجوی آن امام بزرگوار به مسجد آمد و حضرت را در حال نماز دید. او در همان جا با خواندن ابیاتی خواسته‏اش را مطرح نمود:

«لَمْ یَخِبْ الانَ مَنْ رَجاکَ وَ مَنْ حَرَّکَ مِنْ دوُنِ بابِکَ الْحَلَقَة»

«تا به حال ناامید و مأیوس نشده هر کسی که به تو امید بسته و درب خانه‏ات را کوبیده است.»

«اَنْتَ جَوادٌ وَاَنْتَ مُعْتَمَدٌ اَبُوکَ قَدْ کانَ قاتِلُ الْفَسَقَةِ»

«تو بخشنده‏ای و تو مورد اعتمادی و پدرت نابود کننده افراد فاسق و تبهکار بود.»

امام حسین علیه‏السلام بعد از شنیدن سخنان وی رو به قنبر کرد و فرمود:

«آیا از مال حجاز چیزی بجای مانده است؟» قنبر گفت: «بلی، چهار هزار دینار داریم.» امام فرمود: «قنبر! آنها را حاضر کن که این شخص در مصرف آنها از ما سزاوارتر و نیازمندتر است.»

سپس امام به منزل رفت و ردای خود را ـ که از برد یمانی بود ـ از تن در آورد و دینارها را در آن پیچید و از لای در به آن مرد نیازمند داد و اشعار او را نیز با ابیاتی چنین پاسخ فرمود:

«خُذْها فَانّی اِلَیْکَ مُعْتَذِرٌ وَاعْلَمْ بِاَنّی عَلَیْکَ ذُوشَفَقَةٍ»

«اینها را از من قبول کن، من از تو عذر می‏خواهم و بدان که من برای تو مهربان هستم.»

«لَوْ کانَ فی سَیْرِنَا الْغَداةُ عَصا اَمْسَتْ سَمانا عَلَیْکَ مُنْدَفِعَة» «اگر امروز قدرت و حکومتی داشتیم و دست ما بازتر بود، مطمئنا آسمان جود و رحمت ما بر تو ریزش می‏کرد.»

«لکِنَّ رَیْبَ الزَّمانِ ذُوغَیرٍ وَالْکَفُّ مِنّی قَلیلَةُ النَّفَقَةِ»

«ولی حوادث روزگار در حال دگرگونی و تغییر است و بخشش من اندک شده است.»

مرد نیازمند هدایای امام را از لای در گرفت و گریست. امام پرسید: «آیا عطای ما را کم شمردی؟» گفت: «نه، هرگز بلکه به این نکته می‏اندیشم که این دستان پرمهر و با سخاوت چگونه در زیر خاک پنهان خواهد شد6!!»

رفتار دل پذیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۶
موسسه خیریه شفاگستر کوثر




آثار خدمتگزاری:

حضرت حسین بن علی علیه السلام برای توسعه امر خدمت رسانی در جامعه، مردم را از آثار این امر مقدس آگاه کرده، می فرماید:

فمن تعجل لاخیه خیرا وجده اذا قدم علیه غدا ومن اراد الله تبارک وتعالی بالصنیعة الی اخیه کافاه بها فی وقت حاجته وصرف عنه من بلاء الدنیا ما هو اکثر منه ومن نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والآخرة/ کشف الغمه، ج 2، ص 29 و 30



هر کس برای نیکی [و خدمت رسانی] به برادر خود بشتابد فردا نتیجه آن را خواهد دید و کسی که برای خدا به برادر دینی خود یاری نماید خداوند او را به هنگام نیازمندی یاری خواهد کرد و بیشتر از آن او را از بلاها و گرفتاریها دور خواهد ساخت و آن کسی که اندوه و غم را از دل مؤمنی بر طرف نماید، خداوند متعال غم و غصه های دنیا و آخرت [او] را برطرف خواهد نمود .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۶
موسسه خیریه شفاگستر کوثر

قال الامام علی - علیه

السلام - : لاَ یستَقِیمُ قَضاءُ الحَوَائِجِ اِلاّ بِثَلاثٍ: بِاِستِصغارِها
لِتَعظُمَ، وَ بِاِستِکتامِهَا لِتَظهَرَ، وَ بِتَعجیلِهَا لِتَهنُؤَ.

«نهج البلاغه، حکمت 101»

امام علی - علیه السلام - فرمود:

برطرف کردن نیازهای مردم پایدار نیست مگر به سه چیز:

1- کوچک شمردن خدمت تا خدا آن را بزرگ نماید؛

2- پنهان داشتن آن تا خدا آن را آشکار کند؛

3- شتاب در برآوردن نیاز حاجتمند تا مسرت بخش باشد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۰۴
موسسه خیریه شفاگستر کوثر